«تا» در زبان فارسی معمولاً بهمعنای *«تا وقتی که»، «برای اینکه»، «به اندازهٔ اینکه»* و… بهکار میرود. اما گاهی در متون کهن یا شعر، معنایی شبیه به «زنهار» یا «مبادا» میگیرد که بار نهی و هشدار دارد. این کاربرد از لحاظ معنایی نزدیک به واژههای «مبادا»، «مکن»، «حذر کن» و… است.
مثال از حافظ:
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
در اینجا «تا نگردی آشنا» به نوعی هشدار میدهد؛ یعنی «زنهار از آنکه آشنا نباشی»، یا «مبادا بیآنکه آشنا شوی، در پی رمز باشی».
یا در دعای معروف:
تا توانی دلی بهدست آور، دل شکستن هنر نمیباشد
(اینجا هم «تا توانی» = مبادا نتوانی، یعنی: همیشه باید دلی بهدست آوری)